فراموش کن چیزی را که نمی توانی بدست بیاوری..و بدست بیاور چیزی را که نمی توانی فراموش کنی!!!
بالاتر از همه چیز ایناستکه با خودمان صادق باشیم....
شکوه دنیوی همچون دایرهای است بر سطح آب که لحظه به لحظه به بزرگی آن افزوده میشود و سپس در نهایت بزرگی هیچ میشود....
گذشت زمان بر آنها که منتظر می مانند بسیار کند، بر آنها که میهراسند بسیار تند، بر آنها که به سر خوشی می گذرانند بسیار کوتاه است.
اگر کسی را دوست داری، رهایش كن سوی تو برگشت از آن توست و اگر برنگشت از اول برای تو نبوده.
بهتر است یك احمق زرنگ باشیم تا یك زرنگ احمق
آنچه مرگبار است پایان گرفتن لذت ها نیست، نومیدی است.
عشقی که با اشک های چشم شست و شو شود همیشه ماندگار و زیبا خواهد ماند .
در سینه خود شراره ی اسمانی دارم که نامش وجدان است .
عشق سوء تفاهمى است میان دو احمق
چه چیز بهترین است ؟ من ان بهترین را برایت می خواهم
كوره را برای سوزاندن دشمنانت آن قدر مگداز كه گرمایش خودت را بسوزاند
در دریای پرتلاطم زندگی همیشه موجی را می توان یافت که اگر با آن حرکت کنید شما را به ساحل خوشبختی می رساند
من قلبم رو میذارم کف دستم تا هر کلاغی بیاد بهش نوک بزنه
زندگی قصه ای است که ابلهی نقلش میکند, پر از خشم و خروش و هیاهو است, و هیچ معنایی ندارد.
آه ! نفرین بر زناشویی باد! ما این موجودات شریف را از آن خود می دانیم، اما بر هوس ها و سوداهایشان دست نداریم...
... /و با این همه، این مصیبت خاص مردان بزرگ است؛...
به خدا سوگند که خروارها فریب خوردگی بهتر از یک جو بدگمانی است!
احمق ها هیچ گاه کمتر از عهد کنونی محبوبیت نداشتنه اند ، چون خردمندان به جای آنان خودنمایی میکنند و نمیدانند از عقل خود چگونه بهره ببرند زیرا رفتارشان تؤام با تقلید است
عجیب است که گوش بشر در مقابل نصیحت کر شود ولی نسبت به چاپلوسی شنوا
من تو را همچون خوابی در خاطر دارم،خوابی زیبا
هنگامی که چون پادشاهی می خوابم و وقتی بیدار می شوم تو را در بر ندارم
شكوه محبت بيش از انتقام است
عشق آرام بخش است مثل آفتاب بعد از باران
موطن آدمی را در هیچ نقشه جغرافیای نشانی نمی توان یافت، موطن آدمی در قلب همه کسانی است که دوستش دارند!
ویلیام شکسپیر (۱۵۶۴-۱۶۱۶) شاعر و نمایشنامهنویس انگلیسی که وی را بزرگترین نویسنده در زبان انگلیسی دانستهاند.
به همان درجه که سعدی ، حافظ و فردوسی مظهر تفکر و زبان ادبیات و ایرانی هستند و گفته های آنان زبانزد خاص و عام است ، شکسپیر هم در تمدن انگلستان مقامی بسیار ارجمند دارد که شواهد آن در تشکیل انجمن های مخصوص برای قرائت نمایشنامه های او، دسته های سیار یا ثابت هنر پیشگان حرفه ای یا تفننی به نام "گروه شکسپیر" و همچنین تصاویر و مجسمه های متعدد از او و بازیگران نمایشنامه های او، نامگذاری خیابانها ، خانه ها و حتی میکده ها به نام او کاملاً مشهود و محقق است . حتی جملات و گفته های او به صورت کلمات قصار و ضرب المثل در گفتگوهای روزمره به گوش می رسد ، بدون این که گوینده یا شنونده از منبع حقیقی آن آگاه باشد.